داستان آبیدیک

guinea pig


فارسی

1 عمومی:: (ج‌ش‌) خوكچه‌ هندی‌، خوکچه، انسان‌یا حیوانی‌ كه‌روی‌ ان‌ ازمایش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + GUINEA PIG act as Twenty students volunteered to act as guinea pigs. | use sb as PREP. ~ for Dealers used their clients as guinea pigs for their untried techniques.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code